محل تبلیغات شما

میرم چالابه از  ورودی میگذرم 

از شلوغی ها  و جمعیت میگذرم

میرم رو تخته سنگ محبوبم دراز میکشم صدای اب و پرند ها گوش میدم .

چقدر اینجا دوست دارم همین گوشه خلوت و ارام 

وصدای  سانا برزنجه که میخانه

بلند میشم تکیه میزنم نگاه میکنم به زندگی کوهستان

به جوانا و خانواده های که هنوز سرما باعث نشده از تفریح جمعه بگذرن

تقریبا فقط منم که تنها امدم

میدونم که بچه های انجمن همین اطراف هستن .اما حوصله کسی ندارم

 ماشینا نگاه میکنم

روستا نزدیک با کیفیت و پر رنگـ.ــ. گرم .صمیمی 

شهر و ادماش که کمرنگ شدن پشت مه

صدای خنده اکیپ جوان و اهنگ و رقص کوردی

این منم خالی و سبک 

اخ چ میشد که همینجا خوابید برای مدتی طولانی

حدود یه ساعتی میخوابم بیدار که میشم انگار که تمام خستگی هامو باد برده

 

 

خستگی هامو باد برد ...

نامه های بی مخاطب

وقتی سرکارت برات خونه میشه

های ,میشم ,خستگی ,هامو ,باد ,همین ,هامو باد ,خستگی هامو ,ادماش که ,و ادماش ,صمیمی شهر و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هر که ترا شناخت ، جان را چه کند ؟